ياس....
تو دل من خروارھا حرف مونده
صدام ھر بار با آھنگی خونده
حتما از من تو گله داری
که چرا تو آھنگات صد گله ، داری
حقیقت تلخه خواھر ، تو برادر من
دقیقا حقیقت گرفت سراسر من
کاش تو پیچش مو می دیدی ، من فقط مو رو
ولی جلوتو میبینی ، من فقط دورو
اسلام گفت : صلح از شر به دور
نگفت الله اکبر بگو و سر ببر
اسلام گفت تموم کنین جنگاتونو
نگفت بترکونین برجای پنتاگونو
موسی کی گفت مردی که میره نماز
بری بالا سرش ، بزنی تیره خلاص ؟
از کوچک و پیر ، بچه محتاج به پوشک و شیر
چرا خالی کردی رو سرشون موشک و تیر ؟
صدای جیغ ، تانک ، موشک و ، پدافند
خبر میده از جنگ نابرابر
از سر تا ته دنیا ، سراسر
می بینیم این ھمه خواھر و ، برادر
ھمه زیر ھجوم دشمن
تیکه پاره شدن ، ای خدا اونا بی پشتن
خدا اونا گشنن
دشمنا در حال رشدن
خدا بیا پایین اینا ھمه رو کشتن
خدا ، بنده ی گناه کاریم
ولی بگو ، جز تو کیو داریم ؟
بیشتر از اینا به تو بدھکاریم
ولی به لطفت ھنوز امیدواریم
پروردگار من و بنده ھا ، جای تو در قلب ماست
شرمندایم از کرده ھا
مرحم بذار بر درد ما
آدمای معتقد به نبودن تو
شکستند پر و بال کبوتر صلح
تیر بارونای دمادم صبح
جیگرمو میسوزونه در آھن ذوب
میبینی چطوری رئیس یک مملکت
باعث شد شیطان بھش حمله کرد؟
خودش رفت ، دنبال سوراخ موش گشت
قتل عام ، یک ملت سیاه پوش گشت
یادته ھمون پدری رو که کنج دیوار
با پسرش ، مثل غنچه ای ناز
اشک می ریخت ، آخ آره ، بیچاره
میدید از ھر طرفش ، تیر داره ، می باره
پدر یک لحظه گرفت از ترس این تصمیمو
گفت شلیک بسته ، ما تسلیم ، ھستیم
بفھمید ، این بچه ی منه
بشنوید ، تو رو خدا ضجه ی منو
فرشته کوچیک گریون بود ، ترسیده بود
از ترس ، به پدرش چسبیده بود
ولی دیگه صدای ناله شو نشنیدم
غرق در خون تو بغله پدر دیدم
خدا ، بنده ی گناه کاریم
ولی بگو ، جز تو کیو داریم ؟
بیشتر از اینا به تو بدھکاریم
ولی به لطفت ھنوز امیدواریم
پروردگار من و بنده ھا ، جای تو در قلب ماست
شرمندایم از کرده ھا
...
ولی گوش کن خدا
تو گوش کن
خدا به تو نگم به کی بگم من حرف دلو ؟
اینا می خوان که با زور ببرن حرفو جلو
کارشون اینه ، پاره کردن ، عمر یکی
مافوقشم میگه بیا جلو و ، نمره بگیر
تشویق ، واسه تشدید کشتار جمع
ولی بشنو اینو ، به عنوان ھشدار من
آخر ھمه این جنگ ھا زمانیه که
بالاخره میرسه جنگ جھانی سه
دودش تو چش کی میره ؟
تو چش ما
وقت میبره تا ، منو تو بشه ما
اگه باز طمع کنن میان سر وقت ما
سیاھی میمونه دیگه از بخت ما
ھزاریم که دم بزنیم از قدرت و ارتش
نمیتونیم بگیریم جلوی سرعت ترکش
جنگ جنگه ، اینه یه چیز مشخص
باز شھید مثل ھشت سال دفاع مقدس
بمیرم واسه چشمای نم دیده ت
میدونم ھستی در آرزوی امنیت
تا روزی که جنازم بره قبرستان
کارم دعاست ، خدا قدرتی به من بسپار
ھمه دنیا رو پر کنم از بوی یاس
ھمه دشمنا شرمنده بشن از روی یاس
این آھنگ به من حس نو میده ناز
واسه ھمین بود که خوندم رو بیت ناس
............................................................................................